منوپاییز

 

 من با پاییز میانه خوبی دارم چون چهار فصل دلم خران است

خزان پاییزی سالی یک بار است اما دل من همیشه در حال خزان است

وقتی به درختان مینگرم که دانه به دانه برگ های خشک به زمین می افتند

به یاد خود می افتم که منم یک زوز سبز و خورم بودم ...

پا که روی برگ های خشک میگذارم و با شنیدن خش خش آنها

یاد شکستن دل خود می افتم که چطور شکست

حتی از یک برگ خشک هم راحت تر ...

پاییز که از راه میرسد صدها غم دیگر به غم هایم اضافه می شود

برگ ریزی دختان تمام می شود اما غم ریزی من تمام نمی شود که نمی شود

دیگر به یاد ندارم چند پاییز است که دارد میگذرد، تنها این را میدانم که منو پاییز هم دردیم

درختان برگ های خود را از دست دادند و من عزیز دلم را ...

 

اما یک تفاوت بین ماست آنها برای چندماه اما من برای همیشه از دست دادم ...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: مطالب آموزنده , مطالب جالب , شعر عاشقانه , مطالب عاشقانه , شعر عشق , دانلوداهنگ:alitorabi , tk ,

تاريخ : جمعه 30 آبان 1393 ا 14:14 نويسنده : سیدعلیرضاسیدترابی ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.